معرفی
کتاب «سقوط» نوشتهی «آلبر کامو» و ترجمهی «شورانگیز فرخ»است. در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: «یک طرف زیبایی است و طرف دیگر، در هم شکستگان و پایمال شدگان. هر قدر هم این کار دشوار باشد من می خواهم به هر دو طرف وفادار بمانم. (آلبر کامو) در یکی از میکدههای آمستردام، مردی از خود و زندگی خود سخن میگوید و سقوط تدریجی خود را، مرحله به مرحله، شرح میدهد. ژان باتیست کلمانس، که روزگاری در پاریس وکیلی مبرز و موفق، و نمونه انسانی درستکار و گشاده دست و پاکباز بوده است، اینک بر این گذشته نگاهی هولناک میافکند و در پرتو ذهنی هشیار، دروغ و دورویی خود و دیگران را فاش میسازد: در این جهان و در این زمان هیچ کس نمیتواند خود را بیگناه بداند. تصویری که کلمانس از خود عرضه میکند ناگهان تصویر خود ما میشود. این کتاب کوچک آینه تمام نمای روزگار ما و انسان امروز است.» این کتاب را انتشارات «نیلوفر» منتشر کرده است.
سقوط؛ آغاز یک پایان
کامو خود یکی از اندیشمندان نحله فکری اگزیستانسیالیسم است که در این کتاب نیز به خوبی ایده های فلسفی وی مشهود است. داستان در شهر آمستردام می گذرد. این رمان از مجموعهای از تکگوییهای نمایشی تشکیل شده که از زبان ژان باتستروایت میشود. مخاطب این تکگوییها خواننده رمان است. در این داستان ژان که خود را قاضی توبه کار نام نهاده داستان زندگیاش را برای یک غریبه (خواننده کتاب) بازگو میکند. شخصیت اول داستان شاهد خودکشی زنی بر روی پل است. او این صحنه را میبیند اما عکسالعملی نشان نمیدهد. همین موضوع زندگی او و نظر خودش را درمورد خود، تغییر میدهد.
نقد سقوط
وبگاه آرتیفیکل درمورد این رمان و تعمیم آن به زندگی مردم در روزگار ما مینویسد: « چیزی که سقوط به ما میآموزد این است که هیچ گاه نمیتوانیم از قضاوت شدن رهایی یابیم. در دنیای رسانه و ارتباطات امروزی با چاپ شدن زندگی خصوصی افراد روی جلد مجلات و روزنامهها، در روند ایجاد افکار حسی از توجیه را می بینیم. وقتی کامو انسان مدرن را به عنوان کسی که زنا میکند و روزنامه میخواند، معرفی و توصیف میکند، میتوانیم این توصیف را به خودمان هم تعمیم دهیم، با این تفاوت که روزنامه را با توییتر جایگزین کنیم. وقتی که ما در حال کنترل کردن حساب های کاربری خود در شبکههای اجتماعی هستیم، میدانیم که دیگران آن را خواهند دید، هیچ گاه نمیتوانیم از این واقعیت فرار کنیم که ما همیشه در صدد قضاوت خودمان هستیم و به قضاوت خودمان میپردازیم.»
استعاره سقوط
بیشک واژهی سقوط کارکردی استعاری دارد. اولین چیزیکه به ذهن میآید این است که سقوط میتواند استعارهای از هبوط انسان از بهشت باشد و سرگشتگی او در این دنیا نیز میتواند حاصل همین سقوط تلقی گردد. در داستان کامو، سقوط ارزشهای انسانی و معنوی در شخصیت اصلی داستان، به گونهای از سقوط زن داستان از پل، شروع میشود و کامو به خوبی این دو کارکرد را از استعاره سقوط بیرون کشیده است. کامو با شخصیت اصلی داستانش نیز همذاتپنداری کرده و به نوعی خود را از نظر دیگران به مانند ژان باتیست میدید.
آقای نویسنده، جوان مرد!
نوامبر ۲۰۱۳ صدمین سالگرد تولد این نویسندهی تاثیرگذار فرانسوی است. او در سال ۱۹۶۰ در سن ۴۶ سالگی در سانحه رانندگی بههمراه ناشر خود هنگامی که روی رمان تازهای بهنام آدم اول کار میکرد، جان خود را از دست داد. عدهای معتقدند مرگ او مشکوک است و حتما توطئهای در کار بوده است اما عدهای دیگری می گویند اگر خود کامو بود میگفت: «مرگ ناگهانی او یکی از هزاران پدیده اتفاقی، بی هیچ معنای مشخصی در دنیاست.»
مشخصات
- نویسندهآلبر کامو
- مترجمشورانگیز فرخ
- شابک۹۷۸۹۶۴۴۴۸۰۵۶۰
- ناشرانتشارات نیلوفر
- موضوعداستان کوتاه خارجی
- قطعرقعی
- نوع جلدشومیز
- تعداد صفحه۱۶۷
- تعداد جلد۱
- وزن۱۹۸ گرم
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.